دل نوشته های شخصی
سرزمين مادري مهد آن يار دلجويي ست كه قرن ها قبل از آمدنم گمشده راهم بوده و خواهيم سپرد جان در جوار شيرينش.
| ||
|
نه براي صيد طوفان، نه ز راه مهرباني نه ز تو جستجويي ، نه ز من سراغ حالي نه از شما نشانه ، نه ز من پيغام ياري نگرفتي سراغ من را نه سپردي ز من نشاني نگرفتم دل از تو من نسرودم هيچ شعري نگفتي خاطري از من ننوشتي يك يادگاري نه براي آفت دل ، نه براي گذر عمر همه آنچه كه گفتم ، همه خشم و نشان ها همه اعتراض ها ، همه انتظارها چه غروب هاي عمري ، چه شب هاي دلپسي ها آنچه آمد حاصل تو ، بي نشاني نشانت را نمي يابم لحظه رفتنت خوب در خاطر دارم گذشتن از من را و خامي كودكانه ام را نشاني را درست آمده ام ، نيست اثري از رد و بويي ! گوييا همين نزديكي بود همين ديروز آمدنت را خوب بخاطر دارم ، آن ظهر عزا را و بيهوده رفتنت غصه كاشكي كه بودي نظرات شما عزیزان: برچسبها: er [ دو شنبه 27 دی 1400
] [ 5:27 ] [ محمدرضا ] |
|
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |